واژه ادبیات.شعر.مطالب گوناگون.سرگرمی.شعرهای فرزانه طاهری.مطالب دینی.مطالب علمی.دانلود کتاب.دانلودشعر.
| ||
|
یکی به شاگردانش گفت:
هیچ به اندازه ی زنی مراشرمسارنساخت.روزی مرانزدطلاسازی بردوگفت :چون این بساز من حیران سخن وی ماندم وقتی برفت از طلاسازپرسیدم:چه می خواست؟ گفت ازمن خواست برایش صورت جنی رابسازم گفتم نمیدانم چگونه است.رفت وتوراباخودآورد. نظرات شما عزیزان: [ برچسب: قطعه زیبای ادبی-ادبیات داستانی, ] [ ] [ فرزانه ]
|
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |